دختری ديدم ٫پريشان م&#1608

خيلی آدما می خوان خوب باشن و خيلی وقتا مهربونناما حتی همين آدما هم با اينکه همه فکر می کنن مهربون ترين آدمای دنيان بعضی وقتا بدجوری دل می شکنن . جوری که ديگه حتی با چسب رازی هم نمی شه اون دلارو مثل روز اولشون کرد.
آخ که وقتی دل يه نفر می شکنه ٫ چقدر مستحق دلسوزيه٫چقدر مستحق کمکه ٫ چقدر.....و چقدر اونی که دل رو شکسته مستحق نفرين.
دل شکستن يکی از کارهايی که داره مثل دروغ گويی برامون می شه عادت.
چقدر ساده دل می شکنيم٫چقدر بی رحميم.
وقتی تنها می شم فکر می کنم ما آدما چطور دلمون مياد دلايی که مثل شيشه صاف و روشنن با سنگايه سياه بزنيم و خورد کنيم ٫ تويه دلم يه شوری می افته ٫ تسبيحی رو که هميشه تويه گردنمه محکم تويه دستم می گيرم و از خدا می خوام کمکم کنه که نه باز دل بشکنم ٫نه دلم بشکنه باز .....

چه کسی....

چه کسی می داند ٫ شاید سار٫
از سر شاخه ی سرو ٫
پر نزند.
بنشیند بر او ٫
دیگر از شوق رهایی ٫
رفتن ٫
دم نزند.
چه کسی می داند ٫چلچله ها ٫
چه زمان بود ٫
که عاشق گشتند؟
بلبلان را کی بود ٫
دل ز گلها ٫ رستند ؟
چه کسی می داند ٫ یاس سپید ٫
چه زمان بود؟
که ؟٫ خونش را ریخت؟
رنگ سرخش ٫ همه جا را پر کرد ٫
دشتی از لاله ٫ به صحراها ریخت .
چه کسی می داند٫ باد خزان ٫
سبزی برگ درختان را٫
چه کرد؟
بید را لرزاند از بن ٫ باد سرد ٫
گیسوانش را ٫ شکست و
ناله کرد .
چه کسی می داند ٫ چشمه ی آب ٫
به کجا رفت و
سرآغازی شد ؟
پاکی آب زلالش روزی ٫
راهب عشق چه دلهایی شد ؟
چه کسی می داند ٫ سوسن عشق
برگهایش همه از ٫
جنس خداست؟
یا که پروانه٫ ز شوق شمعی ٫
بر لبش هرچه رود ٫ خدا خداست ؟


اگه نگم دق میکنم

اگه نگم که دوست داشتنش دروغی بود،دق میکنم
اگه نگم که منه ساده،دوست داشتنش رو باور کرده بودم،دق میکنم
اگه نگم که دیگه همه ی آدمایه دنیا،درباره ی عشقشون،دروغ میگن،دق میکنم
اگه نگم دلایه پاک و ساده،این روزا بدجوری زخمی میشن،دق میکنم
اگه نگم که آدما،دلایه دریاییشون رو دادن،بجاش سنگایه سیاه تویه سینشون گذاشتن،دق میکنم
اگه نگم که دیگه هیچکسی پیدا نمیشه که با چشماش حرف بزنه،دق میکنم
اگه نگم که دیگه هچکس نمی خواد،حرفه چشمارو بخونه،دق میکنم
اگه نگم،اگه نگم،اگه نگم،اگه نگم چی میشه؟